شعر در مورد یار و شعر نو در وصف یار و اندام یار و شعر عاشقانه در وصف معشوق از حافظ - فال و خواب

شعر در مورد یار و شعر نو در وصف یار و اندام یار و شعر عاشقانه در وصف معشوق از حافظ

شعر در مورد یار

شعر در مورد یار ؛ شعر نو در وصف یار و اندام یار و شعر عاشقانه در وصف معشوق از حافظ

شعر در مورد یار ؛ شعر نو در وصف یار و اندام یار و شعر عاشقانه در وصف معشوق از حافظ همگی در سایت فال و خواب. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد.

یار با ما بی وفایی می کند

بی گناه از من جدایی می کند

شمع جانم را بکشت آن بی وفا

جای دیگر روشنایی می کند

شعر در مورد یار

چشم مست یار من میخانه می ریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می ریزد بهم

شعر در مورد یار سفر کرده

ما در پیاله عکس رخ یار دیده​ایم
ای بی​خبر ز لذت شرب مدام ما

شعر در مورد یار بی وفا

به یار ما نتوان یافت شهریارا عیب
جز این قدر که فراموش می کند ما را

شعر در مورد یاری خدا

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟

از کجا وز که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی، اما، اما

گرد بام و در من

بی ثمر می گردی

انتظار خبری نیست مرا

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس

برو آنجا که تو را منتظرند

شعر در مورد یاران

خُنُک آن درد که یارم به عیادت به سر آید

دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را

اس ام اس غمگین دلشکسته تنهایی

دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین

سیــنه را ساختی از عشقش سر شارترین

آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین

چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترین

دیدی ای دل ؟

شعر در مورد یار قدیمی

یار سبک روح! به وقت گریز

تیزتر از باد صبا بوده‌ای

شعر در مورد یاری

می شناسمت
چشمهای تو
میزبان آفتاب صبح سبز باغ‌هاست
می شناسمت
واژه های تو
کلید قفل های ماست
می شناسمت
آفریدگار و یار روشنی
دستهای تو
پلی به رویت خداست

شعر در مورد یاران بی وفا

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم

وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

شعر در مورد یار از حافظ

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما
پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما

شعری در مورد یار

ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا

به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را

شعر درباره یار سفر کرده

دست نیابد کسی به خاطر جمعم

زلف پریشان یار اگر بگذارد

هیچ نگردم به گرد عشق فروغی

جلوه حسن نگار اگر بگذارد.

شعری در مورد یار سفر کرده

خیال تو دل ما را شکوفه باران کرد

نمیرد آن که به هر لحظه یاد یاران کرد

شعر در مورد دوست بی وفا

روزی اگر ببینم آمده ای

بسان کبوتری خسته از دیاران دورست، یار!

با زیبایی بی پایانی در چشمهایت

و بهاری در گیسوانت…

شعر درباره دوست بی وفا

راستی تو مرا می بینی والا یار؟

اگر می دیدی حتم دارم ذوب می شدم در آتشفشان نگاهت

هنوز نفس میکشم

و مشتاق نگاه تو

چون آتشی زیر خروارها خاکستر از خاطره

و فریاد می زنم

نگاهی کن

بنگر

تا باز گر بگیرم و آتش زنم

هر چه هست غیر از تو

والا یار… نگاهی… .

شعر در مورد بی وفایی دوست

مرا ز بادهٔ نوشین نمی‌گشاید دل

که می به گرمی آغوش یار باید و نیست

شعری در مورد دوست بی وفا

من و یارم
هیچگاه
همدیگر را نخواهیم دبد
او به باد پاییزی می ماند
من به برگی خشک
او باد است ، می آید
من برگم
میروم

شعر زیبا درباره دوست بی وفا

من به دلم یار تو ، باز تو گر یار من
هم به دلی کو نشان ؟ ور به زبانی بگوی

شعر حافظ در مورد بی وفایی یار

شکیبایی ، شکنجه من است
نیازی مبرم دارم به تو ، ای پرنده عشق
به مهر تابناکت بر روز یخزده ام
به دست یاری دهنده ات بر زخم هایم
که راویشان هستم

شعر در مورد یارانه

وقتی چشمت را
هنگام بوسیدن یارت
می‌بندی
مرا به یاد بیاور
که با چشم بسته
در کوچه ی تاریک
آواز می خوانم و
دور می شوم

شعر در مورد یارانه ها

گر طالب آنی که به یاری بنشینی
بنشین که تورا نیست کسی یارتر از من

شعر در مورد یاران امام حسین

آدم عاشق
تنهاترین است
چه در کنار یار
چه در خیال یار

شعر در مورد یاران قدیمی

گفتی که مرا یار وفادار بسی هست
هستند ولی نیست وفادار تر از من

شعر طنز در مورد یارانه

از بهر طلب کردن آن یار جفا جوی
دل سوخته پوینده شب و روز دوانم

شعر در مورد یاد یاران

ای دل به کوی او ز که پرسم که یار کو
در باغِ پر شکوفه که پرسد بهار کو

شعر در مورد جمع یاران

رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو ؟
آن رفته ی شکسته دل بی قرار کو ؟

شعر درباره یاران

چون می روم به بستر خود می کشد خروش
هر ذرّه ی تنم به نیازی که یار کو ؟

حافظ در مورد دوست قدیمی

چه خوش باشد که دلدارم تو باشی
ندیم و مونس و یارم تو باشی

شعر درباره یار قدیمی

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست

شعر در مورد یاری رساندن

ما عجب خواریم در چشم تو ای یار عزیز
گویی از روم و خزر نزدت اسیر آورده‌ایم

شعر درباره یاری رساندن

مرا ای بخت یاری کن چو یار از دست بیرون شد
بده صبری درین کارم که کار از دست بیرون شد

شعر درمورد یاری رساندن

من آنگه بختیار آیم که یارم بختیار آید
ولی از بخت یاری کو چو یار از دست بیرون شد

شعر درباره یاری

هرکه او دوستدار یاران است
یاری یار یار مصداق است
سخن عاقلان دگر باشد
قول ما گفته های عشاق است

شعر در مورد دوست داشتن از حافظ

گر شما بودید یار شیخ خویش
یاری او از چه نگرفتید پیش
شرمتان باد، آخر این یاری بود
حق گزاری و وفاداری بود

شعر در مورد دوست خوب از حافظ

نیندیشم ز دست و سر بیکبار
ببازم جسم و جان اندر بر یار
مرا تا یار آنجا یار باشد
اناالحق دمبدم دیدار باشد

شعر حافظ در مورد دوری از یار

درون خاک منزلگاه یار است
ز من بشنو که این سر در چه کار است

شعر یار دبستانی من

تو ایندم شو ز خواب نفس بیدار
که دلدار است با تو بین رخ یار

شعر یار دبستانی من از کیست

منم اینجا نموده آتش یار
میان عاشقانم سرکش یار

شعر یار دبستانی من دانلود

نه مستی جلال یار پیداست
که اینجاگه جمال یار پیداست

شعر یار دبستانی من صوتی

جمال یار بنمودی بعالم
توئی یار و توئی دیدار محرم

شعر یار دبستانی من اپارات

چو جان باشد گزیده یار پیشین
تو بر یار گزیده هیچ مگزین

شعر یار دبستانی من ۲

نیابم یار چون یار نخستین
نکارم مهر همچون مهر پیشین

شعر یار دبستانی من با آهنگ

گر یار وصال ما نجوید
با عشق وصال یار غارم

شعر یار دبستانی من با متن

در غم یار یار بایستی
یا غمم را کنار بایست

شعر یار دبستانی من باب اسفنجی

با یار رمیده یار بودن
یا معتمدی و یا شفایی

دانلود شعر یار دبستانی من

از خنده یار خویش بندیش
آنگاه به یار خویش برخند

شعر یار

آن جانب دست یار دارد
کس جانب یار خوار دارد؟

شعر یاران

یار باید یار را غمخوار باشد در بلا
زو جدا هرگز نگردد گر شود از جان جدا

شعر یار بی وفا

مدحت یار خویش بگزیدی
گردن یار خویش ببریدی

شعر یار تویی غار تویی

یار باید یار باشد در فراق و در وصال
نه بود در وصل یار و یار و در هجران جدا

شعر یاران را چه شد

یار است کلید گنج امید
یار است نوید عیش جاوید

شعر یاران چه غریبانه

یار باید یار را در راه حق رهبر شود
نه که سازد یار را از دین و از ایمان جدا

شعر یاران چه غریبانه از کیست

هم تک یار یار کو راحت مطلقست او
یار ز حکم و داوری با تو چه یار می کند

شعر یارانه

ای آنک یار نیست تو را در جهان عشق
من در جهان فکنده که ای یار یار یار

شعر یاران خراسانی

هزار یار فزون داشتم، که هیچ مدد
ز هیچ یار ندیدم، چو بخت یار نبود

شعر یاران همه رفتند

سالها یار،یار، می گفتم
خود به تحقیق یار خود بودم

شعر یاران موافق

یار نزدیک تر ز تست به تو
تو ز نزدیک او چرایی دور؟

شعر یاران قدیمی

الاله کوهسارانم تویی یار
بنوشه جو کنارانم تویی یار
الاله کوهساران هفته ای بی
امید روزگارانم تویی یار

شعر یاران چه غریبان

مرا بجای توای یار یار دیگر نیست
ولی ترا چو من خسته یار بسیارست

شعر یار بی وفا

از ما سخن یار چه پرسید که یکدم
بی یار نئیم و خبر از یار نداریم

شعر یار بی وفا بمیره

وه که گر من بازبینم روی یار خویش را
مرده ای بینی که با دنیا دگربار آمدست

شعر درباره یار بی وفا

سعدیا گر همتی داری منال از جور یار
تا جهان بودست جور یار بر یار آمدست

شعر در مورد یار بی وفا

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار

شعر در وصف یار بی وفا

زین پیش داشت یار غم کار و بار یار
آخر فرو گذاشت به یکبار کار یار

شعر بی وفایی یار

ندیم او خیال یار او بود
خیال یار، یار غار او بود

شعر بی وفای یار

عاشق و یار یار باید بود
در همه کار یار باید بود

شعر برای یار بی وفا

ای سعادت مددی کن که بدان یار رسم
لطف کن تا من دل داده بدلدار رسم

شعر حافظ یار بی وفا

کس بدان یار برفتن نتوانست رسید
برسانیدن آن یار بدان یار رسم

متن شعر یار تویی غار تویی

یار کز جور یار بگریزد
باشد آن یار هیچ و یاری هیچ

شعر یاران را چه شد شهریار

فدای یار شد از گفتن یار
بگفت اینجا حقیقت جمله با یار

۱٫ مولانا:

ای یار، تو هستی مرا جان و جهان من بی تو چو ماهی بی آب روان

۲٫ سعدی:

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است

۳٫ حافظ:

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

۴٫ فروغ فرخزاد:

من خواب دیده‌ام، شبی در زیر آسمانِ تو در کوچه‌های خلوتِ روشنِ سحرخیزان

۵٫ شهریار:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟

دوست داشتی؟ share کن!
Loading more posts...

امکان ارسال کامنت جدید نیست!

کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام فال و خواب و لینک مستقیم بلا مانع است.