شعر در مورد دعا

شعر در مورد دعا ؛ و دعای صبحگاهی برای دوست و شعر مولانا در مورد دوست همگی در سایت فال و خواب .امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروان گرامی قرار گیرد.

کم دعا کن که مـرا از سر تو وا بکند

او خودش خواست تو را در دل من جا بکند

شعر در مورد دعا

نیا اینجا، دعا کردم، که تا جان در بدن دارم

نبینی من گدای کوچه و بازار این شهرم

شعر در مورد دعا و نیایش

گفته بودی که شکایت نکنم…چشم! دعا:

حافظت دست خدا باشد و اَللهُ مَعک

شعر در مورد دعای ندبه

گفته بودید دعاتان کنم ای مردم شهر

آه ! شرمنده که من ـ خود ـ به دعا محتاجم

شعر در مورد دعای کمیل

بعد از تو کار هر شب من جز دعا نبود

هی التماس و گریه و هی نذر….تا گرفت

شعر در مورد دعا کردن

روزی اگر سهم کسی بودی دعا کن ـ

ـ من کور باشم ، کور باشم ، کور باشم!

شعر در مورد دعای مادر

از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش

معلوم می شود حرمش فرق می کند

متن تولد رسمی به دوست

برای دل خودم سخته بدونی تولدشه و نتونی تبریک بگی

جایت هنوز در میان دعاهایم است گرچه جایی در قلبت ندارم

تولدت مبارک عزیزترینم

شعر در مورد دعا برای دوست

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود

شعر در مورد دعای توسل

حرفِ آخر..یک دعا، یک آرزو، یک خواسته…!

دوست دارَم خوب باشی، خوب باشد حالِ تو…!

شعر در مورد دعای عرفه

بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را

شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند

شعر در مورد دعای خیر

با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد

رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده

شعر درباره دعا و نیایش

هر چه دعا کردم نشد شاید کسی آمین نگفت

حالا تقاضای دلی سرشار از آمین می کنم

شعر درباره دعای ندبه

دعا کردم…دعا با شاخه یِ رز مانده در دستم

تو را از دست خواهم داد با این بی خدایی ها

شعری درباره دعای ندبه

عاشقی که زوری نیست، چاره غیر دوری نیست!

 او برای این دوری هی دعا کند سخت است…

شعر درباره دعا ندبه

دعای ما که دعا نیست، ادعاست فقط

هر آن دعا که نمودیم بی اثر گردان

شعر در باره دعای کمیل

اما زِ سوزِ سینه دعا می‌کنم تو را

چون من مباد آن‌که «درِ» خانه‌ای شوی!

شعر درباره دعای توسل

پایان کلامم، من و تو، آخر این شعر،

با وصله و اصرار و دعا… ماشدنی نیست

شعری در مورد دعای کمیل

گر جوابم را نمی گویی، جوابم کن به قهر

گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین تر است

شعر در باره دعای ندبه

در استخاره گفت: بگیر استخاره‌ای

یعنی نمانده راه دعا، راه چاره‌ای

شعری درباره دعای کمیل

عاشقم صبح الی شام و دلتنگ شما

روزگارم به تفال به دعا افتاده

شعر درباره دعا کردن

اگر به نام تو دستی به آسمان برخاست

گمان مبر که دعا می کنند،نفرین است

شعر درباره دعای مادر

پـــر از سکوت نیایش، پــر از شکــــوه دعا

وضو گرفته به امــــــن یجیب می کشمت

شعر درباره دعای عرفه

شاه‌نشین چشم من تکیه گه خیال توست

جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو

شعر درباره دعای خیر

دورم از دین خود و قبله ی من گم شده و

معبد و قبله ی من، ذکر دعایم تو شدی

شعر دعا

کجاست اهل دلی تا دعا کند، قدری

که از دعای چو من هیچ اثر نمی آید

شعر دعای سفره

حقیقت این است:

فرودگاه ها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند!

و دیوار بیمارستان ها، بیشتر از عبادت گاه ها دعا شنیده اند!

به راستی چرا این گونه ایم؟

همه چیز را موکول می کنیم

به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!

شعر دعا برای دوست

گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر

گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین‌تر است

شعر دعا برای بیمار

شب روی شانه من خواب می بیند

و شب پره ها از من و شب

با تردید می گذرند

و او که بهترین آرزوها را برایم داشت

هفده بار بیشتر از من

خداحافظی را آزموده است

و این فاصله ای نیست

که با دعا و دویدن پر شود

«تسبیح مادربزرگ گم شده…»

و من عجیب خوابم می آید.

شعر دعای مادر

نامم را به خاطر ندارم

و نمی‌دانم لب که باز کنم

به کدام زبان سخن خواهم گفت،

به کدام زبان دعا خواهم خواند،

به کدام زبان دشنام خواهم داد…

شعر دعای ندبه

آنقدر دعا کردم

تا پرنده شدم

اما حالا که این همه راه را

به سوی تو پَر زده ام

تو قیچی بدست

در پرچین نشسته ای

غافل از اینکه من

تو را بیشتر از پَرهایم دوست دارم.

شعر دعای سفره کودکانه

آه ای شب! دعایم را قبول کن

ای خداوند

مرا بشنو

محبوبم را در دشت ها بکار

و ریشه کن اش مکن

تمام روزگاران نیامده را به عمرش بیفزای

تمام عمر مرا به او ببخش

شعر دعای سر سفره

بی شک

یک روز، سی سال بعد 

از کنار عابران که رد می شوی 

بوی عطری گیجت می کند …

پرتاب می شوی به سی سال قبل 

و دعا می کنی همان لحظه باران ببارد 

تا گم شود قطره ی اشکی 

که به یاد شاعر عاشقانه های «تقدیم به تو»

با حوصله پایین می افتند از چشم هایت

شعر دعا سفره

حاصل بوسه های تو

اکنون منم

شعری

که از شکوفه های بهاری سنگین است

و سر به سجده بر آب فرود آورده

دعا می خواند.

متن شعر دعای سفره

پدرم می‌گوید: کتاب!

و مادرم می‌گوید: دعا !

و من خوب می‌دانم

که زیباترین تعریف خدا را

فقط می‌توان از زبان گل‌ها شنید

شعر دعا برای دوستان

هر چه موهایت بلندتر

عمر من بلندتر است

گیسوان آشفته روی شانه هایت

تابلویی از سیاه قلم و مرکب چینی و پرهای چلچله هاست

که به آن دعاهایی از اسماء الهی می بندم

شعر دعای دوست

می دانی چرا در نوازش و پرستش موهایت جاودانه می شوم ؟

چون قصه ی عشق ما از اولین تا آخرین سطر

درآن نقش بسته است

موهایت دفتر خاطرات ماست

پس نگذار کسی آن را بدزدد

شعر در مورد دعا برای دوست

بیش از آن شوق که من با لب ساغر دارم

لب ساقی به دعاگویی من مشتاق است

شعر دعا برای دوست

او در این دنیا سه چیز را دوست داشت:

دعای شامگاهی؛

طاووس سفید؛

و نقشه رنگ پریده آمریکا.

و سه چیز را دوست نداشت:

گریه کودکان؛

مربای تمشک با چائی؛

و پرخاشجویی زنانه.

… و من همسر او بودم

شعر دعای خیر برای دوستان

 بر ندارد هیچ کس بی مدعا دست دعا

از دعا صائب دل بی مدعا دارد امید

شعر دعا برای بیماران

 کلید قفل اجابت زبان خاموش است

قبول نیست دعا تا دعا توانی کرد

شعر دعا برای شفای بیمار

 من به مدح و دعا ز دستم چنگ

گر بسنده کنی بمدح و دعا

شعر دعای خیر مادر

 بسیار دعا کردم کاین روز ببینم

امروز بدیدم ز دعا کردن بسیار

شعر دعا برای مادر

 شاها بسوی خصمت تیر دعا فکندم

از کردگار خواهم تاثیر این دعا را

شعر در مورد دعای مادر

 یار خوبان ستم پیشه گران بود ، گران

کار عشاق جگر خسته دعا بود، دعا

شعر دعا مادر

 من به دعا کرده ام مدعیان را هلاک

زان که خواص دعا دفع بلا کردن است

شعر درباره دعای مادر

 دست ار ندارد سجده محراب ابرویش

دست دعا بر آر و مراد از دعا ببین

شعر از دعای مادر است

 ذرات محتاجان شده اندر دعا نالان شده

برقی بر ایشان برزده مانده ز حیرت از دعا

شعر نو دعای مادر

 بس است دعوت دعوت بهل دعا می گو

مسیح رفت به چارم سما به پر دعا

شعر درباره ی دعای مادر

 به جان رسید فلک از دعا و ناله من

فلک دهان خود اندر ره دعا بگشاد

شعر برای دعای ندبه

 بد دعا زنبیل و این دولت خلیل

می نگنجد در دعا اقبال عشق

شعر درباره دعای ندبه

 ای دوست دعا وظیفه بنده ست

ما را به دعا چه می فریبی تو

شعر در مورد دعای ندبه

 تمامی خط پرکار بی کمالی نیست

دعا کنید سر ما بنقش پا برسد

شعر دعا ندبه

 جفا کردی وفا کردم

ستم راندی دعا کردم

متن شعر دعای ندبه

 گله چون نبودش دعا گویی

که نیرزد به چین ابرویی

شعر مناجات دعای ندبه

 به دعا پیش خود آوردمش، اما عجب است

در جهان عمر کسی کی به دعا باز آمد

شعر شروع دعای ندبه

 ای زاهد، از دعای بد ایمن مشو که شب

مستان دعا کنند، که خون از دعا چکد

شعر مداحی دعای ندبه

 هر مدعا که خواهی گر از دعا دهد دست

چندی به سر توان زد عمری دعا توان کرد

شعر برا دعای ندبه

 این دعا را یا رب آمین هم تو کن

ای دعا آن تو آمین آن تو

شعر در مورد دعا

 باقیش مجیب هر دعا گوید

کز وی تو اجابت دعا دیدی

شعر در مورد دعا و نیایش

 خسروا، رفتن او نه ز پیش آمدن است

به دعا ساز، خدایا، به دعا باز آید

شعر در مورد دعای ندبه

 گر بیابد به دعا عاشق و دلخسته وصال

سالها بر در خلوت به دعا بنشیند

شعر در مورد دعای کمیل

 شب بهر صبح رویت گویم دعا، ولیکن

حاجات تیره روزان کی از دعا برآید

شعر در مورد دعا کردن

 نمی برد به فلک زاریم هزار دعا

چه فایده چو جواب دعا نمی آرد

شعر در مورد دعای مادر

 دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت

عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

شعر در مورد دعا برای دوست

 ای که گفتی به دعا آرزوی خویش بیاب

باری آنچ آرزویم هست همان خواهم یافت

شعر در مورد دعای توسل

 روی مقصود که شاهان به دعا می طلبند

مظهرش آینه طلعت درویشان است

شعر در مورد دعای عرفه

 در صومعه زاهد و در خلوت صوفی

جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست

شعر در مورد دعای خیر

 در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست

می بینمت عیان و دعا می فرستمت

شعر درباره دعا و نیایش

 ای غایب از نظر که شدی همنشین دل

می گویمت دعا و ثنا می فرستمت

شعر درباره دعای ندبه

 محراب ابرویت بنما تا سحرگهی

دست دعا برآرم و در گردن آرمت

شعری درباره دعای ندبه

 دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

شعر درباره دعا ندبه

 ز بخت خفته ملولم بود که بیداری

به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

شعر در باره دعای کمیل

 بگذر به کوی میکده تا زمره حضور

اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند