; شعر در مورد زخم دل ؛ و زخم خوردن از دوست و زخم کهنه زدن و متن در مورد زخم دل - فال و خواب
متن زیبای تولد سی سالگی و سی سالگی ام را دوست دارم و سی سالگی سن عجیبیست

متن زیبای تولد سی سالگی و سی سالگی ام را دوست دارم و سی سالگی سن عجیبیست

متن زیبای تولد سی سالگی شعر در مورد سی سالگی ، شعر در مورد سی سالگی فروغ ، شعر در مورد سی سالگی حسین پناهی …

شعر در مورد ثواب کردن و شعر در مورد ثواب کردن و انجام کارهای صواب و ثواب

شعر در مورد ثواب کردن و شعر در مورد ثواب کردن و انجام کارهای صواب و ثواب

شعر در مورد ثواب کردن شعر در مورد ثواب ، شعر درباره ثواب و شعر با کلمه ثواب در سایت فال و خواب .با ما …

متن ادبی کوتاه در مورد اصفهان و شعر در مورد اصفهان کودکانه و شعر صائب و سی و سه پل

متن ادبی کوتاه در مورد اصفهان و شعر در مورد اصفهان کودکانه و شعر صائب و سی و سه پل

متن ادبی کوتاه در مورد اصفهان شعر در مورد اصفهان ، نصف جهان و زیبا و کودکانه از شاعران معروف همگی در سایت فال و …

شعر در مورد زخم دل

شعر در مورد زخم دل ؛ و زخم خوردن از دوست و زخم کهنه زدن و متن در مورد زخم دل

شعر در مورد زخم دل ؛ و زخم خوردن از دوست و زخم کهنه زدن و متن در مورد زخم دل همگی در سایت فال و خواب . امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد.

تیر غم دنیا به دل ما نرسد

زخم دل عاشق از کمانی دگرست

این ره تو به زهد و علم نتوانی یافت

گنج غم عشق را نشانی دگرست

از قول و غزل سایه چه خواهی دانست

خاموش که عشق را زبانی دگرست

شعر در مورد زخم دل

من زخم های بی نظیری به تن دارم

اما تو مهربان ترینشان بودی

عمیق ترینشان….عزیز ترینشان….

بعد از تو آدم ها…تنها خراشی بودندبر من

که هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند

عشق من…خنجرت کولاک کرد

اشعار فاضل نظری در مورد زخم دل

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند 

تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

من دهان باز نکردم که نرنجی از من

مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

شعر زیبای محمد عبادی در مورد زخم زبان

بی زبانم نزنید، نیش به جانم نزنید

مرده ام من بس کنید، زخم به جانم نزنید

به سکوت قانع شدم، داد به جانم نزنید

دشمنِ دوست نما ، زخمِ زبانم نزنید

من که در مرگ به دنیا متولد شده ام

پس دگر اینقده هر روز،دارم نزنید

لعنت من به خودم باد،که حُرمت بلدم

و دعا میکنمت دوست،قیدحرمت نزنید

ای فلک ،درد تومن رابس نیست

یاورانم را بگو،دخمه به خاتم نزنید

گُنهی نیست مرا،قاضی عادل اینجاست

کم خِرَدها بس کنید،سنگ به جانم نزنید

شعر درباره زخم دل

برای شادی روحم… کمی غــزل، لطفاً

دلم پر از غم و درد است… راهِ حل لطفاً

همیشه کام مـــــرا تلخ می کند دنیـا…

به قدرِ تلخیِ دنیــــای تان… عسل لطفاً

مرا به حالِ خودم ول کنیـــــد آدم هـا…

فقـــــط برای دمی… گریـــــه لااقـل ،لطفاً

کسی میان شما عشق را نمــــی فهمد…

ادا…دروغ… بس است این همــه دغل لطفاً

کجاست کوه کنـــــی تا نشان دهد اصلاً…

به حرف نیست که عاشق شدن… عمل لطفاً

به زور آمـــــده بودم… به اختیـار مــــرا…

ببر به آخرِ دنیـــــا… از ایـن محــــل لطفاً

نمانده راهِ زیادی… کنــــار قبرستـــــان

پیاده میشوم اینجا همیـن بغل لطفا

شعری در مورد زخم دل

درد یعنـی…..

دلــــم بــراش خیلــــی تنـــــگ شده…..

امــــــاهیــــچ غلطــــی نمـی تــونـــم بکنــــم …

شعر زخم دل

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست

شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم

باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار

جز در هوای زلف تو دارد مشوشم

سروی شدم به دولت آزادگی که سر

با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان

لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب

ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم

شعر درباره زخم دل

دیـده ای شــیشــه هـای اتـومبــیل را

وقـتـی ضربــه ای مــی خـورنـد و مـی شـکنـنـد !؟

دیــده ای شـیشــه خــرد مــی شــود

ولــی از هــم نمــی پاشــد !؟

ایـــن روزهـــا همـــان شــیشــه ام ؛

خــرد و تــکـه تــکــه ،

از هــم نـمـــی پــاشـم ولـــی شــکـستـــه ام . .

شعر برای زخم دل

مــدت هــاســــت احــــســاس مــیکــــنم کــــر و لال شــــدم

ایــن روزهــا صــــدای احــــســاســاتــم را

فــــقــط صــــفــحــه ی کــیــــــــــــــــبــوردم مــی شــــنود….

شعر در مورد زخم دل

ببین……من هم

مثل خــــــیلی از عاشـــــق ها

از تو یـــــادگاری دارم…….ولــــی

یــــادگـــاری من با بقیه فــــرق دارد….

یــــــادگــــــاری مــــن……از تو

ســــینه ای پر از درد اســـــت …

شعر زخم دلم

 اشــک نـیـســـت……

 بـخــار خــاطــرات تــو ،

بــر شیشــہ چشمــانــم ،

   نـشـسـتــہ اســت….

شعر نو زخم دل

خـــوبـــم….

مثــل پــدربـــزرگ….

کــه خـــوب بـــودو…….مـُــــرد !!

شعر کوتاه زخم دل

جدول آب و خیابان چمن منظور کیست

زخم میدان ها کشد تا دل کشاید مرد را

شعری در مورد زخم دل

دلم را سوزاندی…؟کاش قدری صبر می کردی…!؟

حرمت کسی که عزیزش را از دست داده….

لااقل تا چهل روز نگه میدارند…!؟

شعر مرهم برای زخم دلم هم درست کن

آهای غریبه کنارش مینشینی و……

…باچند آیه قرآن محرمش میشوی…

ومن…منه آشنا……

بایک دنیا عشق و حسرت بهش نامحرمم….

شعر درمورد زخم دل

هیچکس بعد هیچکس نمرده….

ولی …

خیلیا بعد از خیلیا….دیگه زندگی نکردن . . .

گُنهی نیست مرا،قاضی عادل اینجاست کم خِرَدها بس کنید،سنگ به جانم نزنید شعر درباره زخم دل برای شادی روحم… کمی غــزل، لطفاً دلم پر از غم و درد است… راهِ حل لطفاً همیشه کام مـــــرا تلخ می کند دنیـا… به قدرِ تلخیِ دنیــــای تان… عسل لطفاً مرا به حالِ خودم ول کنیـــــد آدم هـا… فقـــــط برای دمی… گریـــــه لااقـل ،لطفاً کسی میان شما عشق را نمــــی فهمد… ادا…دروغ… بس است این همــه دغل لطفاً کجاست کوه کنـــــی تا نشان دهد اصلاً… به حرف نیست که عاشق شدن… عمل لطفاً به زور آمـــــده بودم… به اختیـار مــــرا… ببر به آخرِ دنیـــــا… از ایـن محــــل لطفاً نمانده راهِ زیادی… کنــــار قبرستـــــان پیاده میشوم اینجا همیـن بغل لطفا شعری در مورد زخم دل درد یعنـی….. دلــــم بــراش خیلــــی تنـــــگ شده….. امــــــاهیــــچ غلطــــی نمـی تــونـــم بکنــــم … شعر زخم دل پروانه را شکایتی از جور شمع نیست عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار جز در هوای زلف تو دارد مشوشم سروی شدم به دولت آزادگی که سر با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم شعر درباره زخم دل دیـده ای شــیشــه هـای اتـومبــیل را وقـتـی ضربــه ای مــی خـورنـد و مـی شـکنـنـد !؟ دیــده ای شـیشــه خــرد مــی شــود ولــی از هــم نمــی پاشــد !؟ ایـــن روزهـــا همـــان شــیشــه ام ؛ خــرد و تــکـه تــکــه ، از هــم نـمـــی پــاشـم ولـــی شــکـستـــه ام . . شعر برای زخم دل مــدت هــاســــت احــــســاس مــیکــــنم کــــر و لال شــــدم ایــن روزهــا صــــدای احــــســاســاتــم را فــــقــط صــــفــحــه ی کــیــــــــــــــــبــوردم مــی شــــنود…. شعر در مورد زخم دل ببین……من هم مثل خــــــیلی از عاشـــــق ها از تو یـــــادگاری دارم…….ولــــی یــــادگـــاری من با بقیه فــــرق دارد…. یــــــادگــــــاری مــــن……از تو ســــینه ای پر از درد اســـــت … شعر زخم دلم اشــک نـیـســـت…… بـخــار خــاطــرات تــو ، بــر شیشــہ چشمــانــم ، نـشـسـتــہ اســت…. شعر نو زخم دل خـــوبـــم…. مثــل پــدربـــزرگ…. کــه خـــوب بـــودو…….مـُــــرد !! شعر کوتاه زخم دل جدول آب و خیابان چمن منظور کیست زخم میدان ها کشد تا دل کشاید مرد را شعری در مورد زخم دل دلم را سوزاندی…؟کاش قدری صبر می کردی…!؟ حرمت کسی که عزیزش را از دست داده…. لااقل تا چهل روز نگه میدارند…!؟ شعر مرهم برای زخم دلم هم درست کن آهای غریبه کنارش مینشینی و…… …باچند آیه قرآن محرمش میشوی… ومن…منه آشنا…… بایک دنیا عشق و حسرت بهش نامحرمم…. شعر درمورد زخم دل هیچکس بعد هیچکس نمرده…. ولی … خیلیا بعد از خیلیا….دیگه زندگی نکردن . . . گلچین زیباترین شعر در مورد چشم زخمگلچین زیباترین شعر در مورد چشم زخم عارض رخسار او چون عارض لشکر شدست زخم چشم و چشم زخم عاشقان را گوش دار... عکس قلب , عکس قلب شکسته , عکس قلب عاشقانه انسان , عکس قلب و گل فانتزی شعر در وصف زخم دل هرکی دستش می رسه به دل من می پاشه نمک به روی زخم من شعر راجب زخم دل خسته میشوی ،بر من؛مزن این زخم تکراری بی خبر تر از خوابی؛تن عشق مرز بیداری شعر زخم دل مراغی لحظه هایم همه در حسرت و حیرانی شد زخم دوریت به دیدار تو مرحم می شد شعر زخم دل خاقانی از حریقم همه دنیات چراغانی شد لحظه ای حسرت تو از دل من دور نشد شعر زخم دل صائب دیدنت باز به دل خنجر پنهانی شد ماه من! شب به حیاط دل من باز درآ شعر زخم دل سلمان مادری بدین همه درد بر میخیزد تا به ناگزیری زیستن و پرواز دلبندان زخم درد بر بندد زخم کار بر درد شعر زخم دل بافقی به زخم های این دلم نمک دوباره می شوی رها نمی کنی مرا خیال کن که مرده ام شعر در مورد زخم دل ، شعر زخم دل ، شعر در مورد زخم دل عاشق شعر در مورد زخم دل روی زخم کهنه ی دربدری بوسه ایی از گل خوشبختی میذاشت شعر درباره زخم دل دل من از، تو، گل من! زخم عاشقونه خورده شعری در مورد زخم دل ای دل از باده سُخن ساز مکن این کُهن زخم مرا باز مکن شعر زخم دل خاطرات سرگشاده زخم های روبه تعمیم شرم کفتر رو گنبد آستان عشق تعظیم شعر درباره زخم دل دوباره تازه شده زخم کهنه دیروز امان گرفته ز دل، برده طاقت دردم شعر برای زخم دل شاید این زخک بسوزد تن رنجور مرا به مرادش برساند دل مقهور مرا شعر در مورد زخم دل خانه ی دل جای هر دیوانـــــه نیست آن می عشقم که ام پیــــــــمانه نیست ذره ذره باز می سوزم چو شمـــــــع هان چرا جان مرا کاشانه نیـــــــست خورده ام زخمی ز تــــــــیر نا رفیق زخم و سوزی را که از بیگانه نیست گلچین زیباترین شعر در مورد تیکه انداختنگلچین زیباترین شعر در مورد تیکه انداختن خودم پراندمت نازنین! وقتی با حرفهایم بهت بال دادم حالا رنگ آسمانهای دیگر را به رخم من می‌کشی؟؟… شعر زخم دلم تو به دل زخم زدی پر پروانه ی دل سوخته است از شمع سخنت زدی هم نیش وکنایه، دردی شعر نو زخم دل بزن تا زخمه ی سازت دلم را باز بشکافد… بزن…! شعر کوتاه زخم دل زخم و زحمت پیر کرده ، پازن شاخ اشکنه آخرش نالهَ ی صَیاری، زور من زونی نکه شعری در مورد زخم دل دلم گرفته …آری … دلم گرفته به هزار، زخم ناباور… در این جهان، که کسی… با کسی ، برابر نیست! شعر مرهم برای زخم دلم هم درست کن چشمها را بستی و با زبان به تارهای دلم زخمه زدی! زخم ِ زبانت مرا ز ِ پا انداخت! شعر درمورد زخم دل سایه سرد سکون بر سر تاریکی بود زخم می خورد خدا در دل آدم؛ می سوخت شعر در وصف زخم دل نه سال آزگار دلم زخم خورده بود آن شب کنار مرد غزلها رفو شدم شعر راجب زخم دل هی از طلوع دوباره ی خورشید؛ دم مزن! مردان این دیار دلهای زخم خورده ی خود را در شیشه های کوچک الکل نهاده اند. شعر زخم دل مراغی دیگه آرزوی من نیست ، با تو بودنم همیشه جای زخم این دل من ، تا ابد کهنه نمیشه شعر زخم دل خاقانی گر دوست بر دل تو زند زخم بی شمار آن زخم را بزرگ فتوحی شمار ازو شعر زخم دل صائب زخم بگذاری و مرهم نکنی سنگ دل زخم گذارا که تویی شعر زخم دل سلمان پروای زخم نیست دل آب گشته را صائب به زخم آب همان آب مرهم است شعر زخم دل بافقی نقش به مراد دل ما خنده زخم است نامی است عقیقی که پذیرنده زخم است شعر در مورد زخم دل چون غنچه دهن بسته ام از شکوه خونین هر چند دل تنگ من آکنده زخم است شعر درباره زخم دل چون بار صنوبر دل آزاده ما را حاصل ز گلستان جهان خنده زخم است شعری در مورد زخم دل صبر بر زخم زبانها کن که هر زخم زبان کعبه دل را بود خار مغیلان دگر شعر در مورد زخم دل جامه ای می خواست دل بر قامت رعنای زخم آخر آمد ناوک اوراست بر بالای زخم شعر درباره زخم دل زخم شمشیر زبان صیقل ارباب دل است تو چرا این همه از زخم زبان می لرزی؟ شعر برای زخم دل به کف آن آبدار آتش زخم کآب او دل کند چو آتشدان شعر در مورد زخم دل دل رمیده من زخم دار صید گهیست که زخم صید به تیر و کمان نمی باشد شعر در مورد زخم دلم دل خسته آنگاه سودای زلفت بنالم بناسوری زخم شانه شعر نودر مورد زخم دل دم صبح زخم نمایان تیغت دل شب نمودار زاغ کمانت شعر در مورد زخم دل ، شعر زخم دل ، شعر در مورد زخم دل عاشق شعر کوتاه در مورد زخم دل دل گرفته ز زخم زبان نیندیشد گشادآبله درخارزار می باشد شعری در مورد زخم دل گفتن ما مرهم زخم دل است نوشداروی حیات مقبل است شعر مرهم برای زخم دلم هم درست کن او بیازرده دل اهل دلان زخم او دارند جمله مقبلان شعر در مورد زخم دل درد عشقت شفای بیماری زخم تو مرهم دل افگاری شعر در وصف زخم دل جوانی صرف کرده در غم دل شمرده زخم دل را مرهم دل شعر راجب زخم دل دل ما در تلاش زخم دارد همت دیگر به یک زخم نمایان دست از قاتل نمی گیرد شعر در مورد زخم دل مراغی مرهم نهاد زخم زبانش به یک سخن بر زخم ها که بود به دل بی شمر مرا شعر در مورد زخم دل خاقانی دل قویست مرا در غم و عجب سنگی که طاقت آرد زخم دل چو سنگ ترا شعر در مورد زخم دل صائب دل رفت گر اهل دل بیابم زین مرهم زخم آن ببینم شعر در مورد زخم دل سلمان درد درد دل بود درمان ما زخم تیغ عشق بر دل مرهمک شعر در مورد زخم دل بافقی بی ملامت نشود آینه دل روشن زخم شمشیر زبان صیقل زنگار دل است گلچین زیباترین شعر در مورد زخم زبانگلچین زیباترین شعر در مورد زخم زبان اشک ، لبهای پُر از زخم مرا تر میکرد عوض بوسه فقط زخم زبان میخوردم.... شعر در مورد زخم دل من نگویم که دوای دل ریشم فرمای راضیم گر بزنی زخم دگر بر دل ریش شعر درباره زخم دل ای زخم زننده بر رباب دل من بشنو تو از ناله جواب دل من شعری در مورد زخم دل من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم ور رحم کنی زخم زنی این گویم شعر در مورد زخم دل درد دل داریم و درد دل دوای جان ماست گرچه دل ریشیم زخم او ز مرهم خوشتر است شعر درباره زخم دل یک دل به سر کوی تو آباد نیابند یک جان زخم زلف تو ازاد نیابند شعر برای زخم دل همی کنند ملامت که چند گریه خون ز زخم غمزه دل افگار مانده ام، چه کنم؟ شعر در مورد زخم دل نگار من، زخم جعد یک گره بگشا مگر که دل بتواند خلاص جان دیدن شعر در مورد زخم دلم پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو شعر نو در مورد زخم دل بر آن کمان ابرو دل اوحدی چه سنجد؟ که به زخم تیر مژگان بشکافتی سپرها شعر کوتاه در مورد زخم دل آن زخم، که از تو بر دل ماست مشنو که: به مرهمی توان کاست

شعر در وصف زخم دل

هرکی دستش می رسه به دل من

می پاشه نمک به روی زخم من

شعر راجب زخم دل

خسته میشوی ،بر من؛مزن این زخم تکراری

بی خبر تر از خوابی؛تن عشق مرز بیداری

شعر زخم دل مراغی

لحظه هایم همه در حسرت و حیرانی شد

زخم دوریت به دیدار تو مرحم می شد

شعر زخم دل خاقانی

از حریقم همه دنیات چراغانی شد

لحظه ای حسرت تو از دل من دور نشد

شعر زخم دل صائب

دیدنت باز به دل خنجر پنهانی شد

ماه من! شب به حیاط دل من باز درآ

شعر زخم دل سلمان

مادری بدین همه درد بر میخیزد

تا به ناگزیری زیستن و پرواز دلبندان

زخم درد بر بندد

زخم کار بر درد

شعر زخم دل بافقی

به زخم های این دلم

نمک دوباره می شوی

رها نمی کنی مرا

خیال کن که مرده ام

شعر در مورد زخم دل ، شعر زخم دل ، شعر در مورد زخم دل عاشق

شعر در مورد زخم دل

روی زخم کهنه ی دربدری

بوسه ایی از گل خوشبختی میذاشت

شعر درباره زخم دل

دل من از، تو، گل من!

زخم عاشقونه خورده

شعری در مورد زخم دل

ای دل از باده سُخن ساز مکن

این کُهن زخم مرا باز مکن

شعر زخم دل

خاطرات سرگشاده

زخم های روبه تعمیم

شرم کفتر رو گنبد

آستان عشق تعظیم

شعر درباره زخم دل

دوباره تازه شده زخم کهنه دیروز

امان گرفته ز دل، برده طاقت دردم

شعر برای زخم دل

شاید این زخک بسوزد تن رنجور مرا

به مرادش برساند دل مقهور مرا

شعر در مورد زخم دل

خانه ی دل جای هر دیوانـــــه نیست

آن می عشقم که ام پیــــــــمانه نیست

ذره ذره باز می سوزم چو شمـــــــع

هان چرا جان مرا کاشانه نیـــــــست

خورده ام زخمی ز تــــــــیر نا رفیق

زخم و سوزی را که از بیگانه نیست

شعر زخم دلم

تو به دل زخم زدی

پر پروانه ی دل سوخته است

از شمع سخنت

زدی هم نیش وکنایه، دردی

شعر نو زخم دل

بزن

تا زخمه ی سازت

دلم را باز بشکافد…

بزن…!

شعر کوتاه زخم دل

زخم و زحمت پیر کرده ، پازن شاخ اشکنه

آخرش نالهَ ی صَیاری، زور من زونی نکه

شعری در مورد زخم دل

دلم گرفته …آری …

دلم گرفته به هزار،

زخم ناباور…

در این جهان،

که کسی… با کسی ،

برابر نیست!

شعر مرهم برای زخم دلم هم درست کن

چشمها را بستی

و با زبان

به تارهای دلم زخمه زدی!

زخم ِ زبانت

مرا ز ِ پا انداخت!

شعر درمورد زخم دل

سایه سرد سکون بر سر تاریکی بود

زخم می خورد خدا در دل آدم؛ می سوخت

شعر در وصف زخم دل

نه سال آزگار دلم زخم خورده بود

آن شب کنار مرد غزلها رفو شدم

شعر راجب زخم دل

هی از طلوع دوباره ی

خورشید؛

دم مزن!

مردان این دیار

دلهای زخم خورده ی خود را

در شیشه های کوچک الکل نهاده اند.

شعر زخم دل مراغی

دیگه آرزوی من نیست ، با تو بودنم همیشه

جای زخم این دل من ، تا ابد کهنه نمیشه

شعر زخم دل خاقانی

گر دوست بر دل تو زند زخم بی شمار

آن زخم را بزرگ فتوحی شمار ازو

شعر زخم دل صائب

زخم بگذاری و مرهم نکنی

سنگ دل زخم گذارا که تویی

شعر زخم دل سلمان

پروای زخم نیست دل آب گشته را

صائب به زخم آب همان آب مرهم است

شعر زخم دل بافقی

نقش به مراد دل ما خنده زخم است

نامی است عقیقی که پذیرنده زخم است

شعر در مورد زخم دل

چون غنچه دهن بسته ام از شکوه خونین

هر چند دل تنگ من آکنده زخم است

شعر درباره زخم دل

چون بار صنوبر دل آزاده ما را

حاصل ز گلستان جهان خنده زخم است

شعری در مورد زخم دل

صبر بر زخم زبانها کن که هر زخم زبان

کعبه دل را بود خار مغیلان دگر

شعر در مورد زخم دل

جامه ای می خواست دل بر قامت رعنای زخم

آخر آمد ناوک اوراست بر بالای زخم

شعر درباره زخم دل

زخم شمشیر زبان صیقل ارباب دل است

تو چرا این همه از زخم زبان می لرزی؟

شعر برای زخم دل

به کف آن آبدار آتش زخم

کآب او دل کند چو آتشدان

شعر در مورد زخم دل

دل رمیده من زخم دار صید گهیست

که زخم صید به تیر و کمان نمی باشد

شعر در مورد زخم دلم

دل خسته آنگاه سودای زلفت

بنالم بناسوری زخم شانه

شعر نودر مورد  زخم دل

دم صبح زخم نمایان تیغت

دل شب نمودار زاغ کمانت

شعر در مورد زخم دل ، شعر زخم دل ، شعر در مورد زخم دل عاشق

شعر کوتاه در مورد زخم دل

دل گرفته ز زخم زبان نیندیشد

گشادآبله درخارزار می باشد

شعری در مورد زخم دل

گفتن ما مرهم زخم دل است

نوشداروی حیات مقبل است

شعر مرهم برای زخم دلم هم درست کن

او بیازرده دل اهل دلان

زخم او دارند جمله مقبلان

شعر در مورد زخم دل

درد عشقت شفای بیماری

زخم تو مرهم دل افگاری

شعر در وصف زخم دل

جوانی صرف کرده در غم دل

شمرده زخم دل را مرهم دل

شعر راجب زخم دل

دل ما در تلاش زخم دارد همت دیگر

به یک زخم نمایان دست از قاتل نمی گیرد

شعر در مورد زخم دل مراغی

مرهم نهاد زخم زبانش به یک سخن

بر زخم ها که بود به دل بی شمر مرا

شعر در مورد زخم دل خاقانی

دل قویست مرا در غم و عجب سنگی

که طاقت آرد زخم دل چو سنگ ترا

شعر در مورد زخم دل صائب

دل رفت گر اهل دل بیابم

زین مرهم زخم آن ببینم

شعر در مورد زخم دل سلمان

درد درد دل بود درمان ما

زخم تیغ عشق بر دل مرهمک

شعر در مورد زخم دل بافقی

بی ملامت نشود آینه دل روشن

زخم شمشیر زبان صیقل زنگار دل است

شعر در مورد زخم دل

من نگویم که دوای دل ریشم فرمای

راضیم گر بزنی زخم دگر بر دل ریش

شعر درباره زخم دل

ای زخم زننده بر رباب دل من

بشنو تو از ناله جواب دل من

شعری در مورد زخم دل

من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم

ور رحم کنی زخم زنی این گویم

شعر در مورد زخم دل

درد دل داریم و درد دل دوای جان ماست

گرچه دل ریشیم زخم او ز مرهم خوشتر است

شعر درباره زخم دل

یک دل به سر کوی تو آباد نیابند

یک جان زخم زلف تو ازاد نیابند

شعر برای زخم دل

همی کنند ملامت که چند گریه خون

ز زخم غمزه دل افگار مانده ام، چه کنم؟

شعر در مورد زخم دل

نگار من، زخم جعد یک گره بگشا

مگر که دل بتواند خلاص جان دیدن

شعر در مورد زخم دلم

پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو

زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو

شعر نو در مورد زخم دل

بر آن کمان ابرو دل اوحدی چه سنجد؟

که به زخم تیر مژگان بشکافتی سپرها

شعر کوتاه در مورد زخم دل

آن زخم، که از تو بر دل ماست

مشنو که: به مرهمی توان کاست

آخرین بروز رسانی در : دوشنبه 8 فروردین 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام فال و خواب و لینک مستقیم بلا مانع است.