; شعر در مورد گنج نامه و شعر باباطاهر در مورد همدان و شعر همدان شهر منه - فال و خواب
شعر در مورد دوست داشتن ؛ بچه و معشوق واقعی خود از مولانا و سعدی و حافظ

شعر در مورد دوست داشتن ؛ بچه و معشوق واقعی خود از مولانا و سعدی و حافظ

شعر در مورد دوست داشتن شعر در مورد دوست داشتن ؛ بچه و معشوق واقعی خود از مولانا و سعدی و حافظ همگی در سایت …

عکس گل نوشته دار و عکس گل و قلب بهاری برای پروفایل و عکس گل های زیبای جهان

عکس گل نوشته دار و عکس گل و قلب بهاری برای پروفایل و عکس گل های زیبای جهان

عکس گل نوشته دار گل یکی از زیباترین آفریده های خدا هست و در تمام ملل ارزش خاصی دارد.برای تبریک تولد گل می دهیم و …

شعر در مورد بخشش ؛ عشق و خدا به دیگران از مولانا و مال و رحمت خداوند

شعر در مورد بخشش ؛ عشق و خدا به دیگران از مولانا و مال و رحمت خداوند

شعر در مورد بخشش شعر در مورد بخشش ؛ عشق و خدا به دیگران از مولانا و مال و رحمت خداوند همگی در سایت فال …

شعر در مورد گنج نامه

شعر در مورد همدان , شعر در مورد شهید همدانی , شعر کوتاهی در مورد همدان , شعر در مورد ادبیات بومی همدان

با مجموعه شعر در مورد گنج نامه ؛ شعر باباطاهر در مورد همدان و شعر همدان شهر منه در سایت فال و خواب همراه باشید

اشعار همدان

آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد

جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد

اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب

آب رفته است که آن سرو روان بازآورد

نوجوانی که غم دوری او پیرم کرد

باز پیرانه سرم بخت جوان بازآورد

گل به تاراج خزان رفت و بهارش از نو

تاج سر کرد و علیرغم خزان بازآورد

پرئی را که به صد آینه افسون نشدی

دل دیوانه به فریاد و فغان بازآورد

دست عهدی که زدش بر در دل قفل وفا

درج عفت به همان مهر و نشان بازآورد

تیر صیاد خطا رفت و ز دیوان قضا

پیک راز آمد و طغرای امان بازآورد

شهریارا ز خراسان به ری آوردش باز

آن خدائی که هم او از همدان بازآورد

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

مسافر همدان

مسافری که به رخ اشک حسرتم بدواند

دلم تحمل بار فراق او نتواند

در آتشم بنشاند چو باکسان بنشیند

کنار من ننشیند که آتشم بنشاند

چه جوی خون که براند ز دیده دل شدگان را

چو ماه نوسفر من سمند ناز براند

به ماه من که رساند پیام من که ز هجران

به لب رسیده مرا جان خودی به من برساند

بسوز سینه من بین که ساز قافیه پرداز

نوای نای گرهگیر دل شکسته نخواند

چه نالی ای دل خونین که آن شکوفه خندان

زبان مرغ حزین شکسته بال نداند

دلم به سینه زند پر بدان هوا که نگارین

کتابتی بنوسید کبوتری بپراند

من آفتاب ولا جز غمام هیچ ندانم

مهی که خود همه دان است باید این همه داند

بهر چمن که رسیدی بگو به ابر بهاری

که پیش پای تو اشگی بیاد من بفشاند

به وصل اگر نرهم شهریار از غم هجران

کجاست مرگ که ما را ز زندگی برهاند

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

آخه شی شد که شدم عاشق و بیمار، ننه؟

پَ چا اِفتاد به دلُم کشمکشِ یار، ننه؟

شِوا هیش خو نِدارم نیمیِلَم مِجه رو هم

دو تا چشمای مَ میپا در و دیوار، ننه

شعر در وصف همدان

چُتِلی مَ می نیشم تا بیوینم یار میا؟

یار کُپُّل مُپُلُم وا ننه گلنار میا؟

اُ که رفته بخِره وسمه اَ بازار میا؟

سِرِ راش مَ می نیشم تا به شوِ تار ننه

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

می شه یی شو بیایه روی گُلارام بینیشه؟

می شه یی شو پَلو مَ اُنی که ماخام بینیشه؟

مثه شو پره بشه ساکت و آرام بینیشه

آخه ایجوری میشه بختِ مَ بیدار ننه

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

می شه یی دفه خدا، یار  وا چشمای سیا

گرد وا گردی بشه به مِنه بیچاره بپا؟

شی میگم مَ؟ نیمی دانم! مَ کوجا و اُ کوجا؟

یارِ مَ کی میشه پَ یارِ بِفادار ننه؟

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

میان محله مان شمّ و چراغه ننه جان

یارِ مَ یار که نیسِش سمبل باغه ننه جان

لواش قیطانیه و ریزه دماغه ننه جان

عیبش اینه که وا مَ میره کلنجار، ننه!

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

ساکت! ا َسا بگو وا یار که: دیوانه منم

عاشقم عاشقِ دیمت، تو میدانی و ننم

هر چی کردم ندانستم مَ ازت دل بکنم

عاشقی ام بیوینا! داده دِسُم کار ننه

شعر ادبیات بومی همدان

خلاصه بگم همچی اینجا به میدان ختم میشه

هر جا بری بازم سر از میدان در میاری.

خلاصه همدان شهر منه

یه تومن ،یه تومنه.

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

راه همدان بدیده پویی

هذا البلد امینش گویی

خضرش مثال کعبه دانی

اروندش ابوقیس خوانی

کوهی حجرش جواهر پاک

میخ زمین و ستون افلاک

کار همدان چه دست بالاست

کاروند قرارگاه عنقاست

شعر در مورد همدان از شاعران بزرگ

کردیم دوا داغ فراق همدان را

زن‌هار نگویند کلیم از همدان نیست

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

فخر بر شیراز مکن ‌ای خاک اکباتان زمفتون

چون به مهد خویش رشک سعدی شیراز داری

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

با لاله‌های وحشی الوند

دل چرا یاور هوای نرگس شیراز می‌کند؟

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

در دامن الوند که همسنگ جنانست

شهری است چو فردوس که نامش همدان است

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

من آن اسپیده بازم همدانی

که لانه دارم اندر که نهانی

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

پرسید عزیزی که اهل کجایی

گفتم بولایات علی، کز همدانم

نی آن همدانی که ندانند علی را

من زان همدانم که علی را همدانم

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

خود کل عراق مهد جان هاست

اما همدان بهار معناست

چون در همدان مفر گرفتی

خط همه دان که برگرفتی

با تشکر از سرکار خانم مهندس شیوا مساحی بابت شعر های خوبشون در مورد همدان

آخرین بروز رسانی در : سه شنبه 3 خرداد 1401
کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام فال و خواب و لینک مستقیم بلا مانع است.